پاشازاده: همین که استراماچونی دیوانه نشده، شانس آورده

به گزارش مهسان بلاگ، مهدی پاشازده به استراماچونی حق می دهد که نخواهد با استقلال وارد لیگ نوزدهم گردد. او وضعیت استقلال را بسیار نا مناسب می داند. پاشازاده منتقد نوع مدیریت استقلال است.

پاشازاده: همین که استراماچونی دیوانه نشده، شانس آورده

حمیدرضا عرب ، در شرایطی که پیرامون استقلال آرام و امیدوارنماینده به نظر می رسید خبر جدایی استراماچونی ناگهان همه چیز را زیر و رو کرد. خبری که باعث شد طرفداران نیز مقابل در باشگاه تجمع نمایند.استقلال در فاصله یک هفته مانده به آغاز لیگ وضعیتی متزلزل را تجربه می نماید. اوضاع نابسامانی که فقط با کسب نتایج مطلوب در لیگ می تواند اندکی رو به راه گردد.

مهدی پاشازاده نیز امیدوار است که آن پیش بینی هایی که از استقلال نموده همه اشتباه از آب درآید اما او هر چه با خودش کلنجار می رود نمی تواند استقلال را در شرایطی که یک تیم کامل خود را از دست داده مدعی اول جام قهرمانی بداند. برای پاشازاده که سرد و گرم فوتبال را چشیده بسیاری از اتفاقات در کانون استقلال جای بحث و پرسش است. گفت و گو با او حول همین محور ها است؛ ابهامات استقلال.

باشگاه استقلال و آندره آ استراماچونی زودتر از آنچه تصور می شد با هم به بن بست خوردند. شاید خیلی ها در انتظار یک فصل آرام و بی حاشیه و در اوج تعامل و هماهنگی بودند اما خبر جدایی استراماچونی که از سوی یک خبرنگار ایتالیایی فاش شد، همه چیز را تحت الشعاع قرار داد.

همینطور است، همه چیز تحت الشعاع نهاده شد. وقتی شما ابزار کافی برای همکاری با یک مربی خارجی که در کالچو مربیگری نموده را در اختیار نداری نباید مربی در چنین سطحی را استخدام کنی. مسئولان باشگاه استقلال بدون اینکه بدانند همکاری با استراماچونی در شرایطی که ظاهراً مسائل اقتصادی دارند چه بازدهی خواهد داشت با این مربی دست همکاری فشردند. داستان استقلال با استراماچونی مثل این می ماند که شما یک ماشین لوکس خریده باشی اما فقط بتوانی در یک خیابان که پر از چاله و چوله است تردد کنی. آدم لوکسی مثل استراماچونی قطعاً باید ابزار خودش را در اختیار داشته باشد وگرنه هیچ موفقیتی به دست نمی آید.

باشگاه استقلال بعد از عقد قرارداد با استراماچونی فضا را طوری ترسیم که انگار همه چیز مهیا است. سکوت استراماچونی بعد از زمانی که سرمربی استقلال شد نیز دلالت بر بهبود اوضاع داشت اما انگار سرمربی ایتالیایی آتش زیر خاکستر بود.

من چند سؤال از شما می پرسم. آیا باشگاه استقلال بعد از استخدام استراماچونی اردوی خوب اروپایی برگزار کرد؟ با چند تیم اروپایی درجه یک بازی تدارکاتی برگزار گردید؟ آیا ابزار و بازیکنانی که استراماچونی می خواست فراهم شد؟ قطعاً نه، اینطور همکاری اصلاً به درد نمی خورد. آقایان به استراماچونی قول هایی داده بودند که بسیاری از آنها عملی نشده است. اخیراً هم یک بازیکن آمد که در فرودگاه دیپورت شد. آخر من می خواهم از مسئولان باشگاه استقلال بپرسم این چه وضعی است که درست نموده اید. به خدا این باشگاه شأن و شخصیت بالایی دارد. با آن بازی نکنید. آوردن یک بازیکن از خارج کاری ندارد. فقط باید راهش را بلد باشید و کار دست کاردان باشد. وقتی آن بازیکن در فرودگاه دیپورت می گردد شأن باشگاه استقلال زیر سؤال می رود. برای من خیلی عجیب است که راحت با چنین مسائلی کنار می آیند. آیا این نوع اداره کردن یک باشگاه حرفه ای و میلیونی است؟

بعد از جدایی علی خطیر ظاهراً باشگاه دچار نوعی بی نظمی در چنین مسائلی شده است و باید یک نفر مسئولیت های نقل و انتقالاتی را به عهده بگیرد.

در تیم های بزرگ آلمان مسئولیت چنین کاری به عهده افرادی است که خودشان فوتبالیست بوده اند. در بایرن مونیخ کارهای نقل و انتقالاتی را حمیدزیچ انجام می دهد. حمیدزیچ کسی است که فینال چمپیون لیگ را برده. یا در لوزکوزن همچنان کارها به عهده رودی فولر است. وقتی چنین مسئولیتی به عهده شخصی واگذار می گردد که خودش فوتبالی بوده قطعاً کار خرید بازیکنان نیز به بهترین شکل ممکن پیش می رود. همه جای جهان افراد سیاسی در باشگاه ها حضور دارند اما نه در چنین مسئولیت هایی، اگر هم باشند از همه جهات توجیه می شوند. آنها در مباحث کلان نظر می دهند. در فوتبال ما اما اصلاً مدیر ورزشی وجود ندارد. شما به من بگویید کدام یک از تیم های داخلی مدیر ورزشی دارند که خودش هم ورزشی بوده باشد؟

در این شرایط باید به استراماچونی بابت تصمیمی که گرفته حق داد. شما هم با این نظر موافقید؟

صددرصد. من به استراماچونی حق می دهم. همین که تا حالا دیوانه نشده شانس آورده است. به او می گویند برایت بازیکن می آوریم اما نمی آورند. خب، تیمی که 16 بازیکنش را از دست داده قطعاً به بازیکنان درجه یک احتیاج دارد. تازه اگر چنین بازیکنانی را هم به خدمت بگیرد خیلی سخت است که در این شرایط که اغلب بازیکنانش رفته اند به هماهنگی برسد. در استقلال یک تیم رفته و یک تیم جدید آمده است به طوری که من اصلاً نمی توانم اسم این تیم را استقلال بگذارم چون خیلی از بازیکنانش عوض شده اند و هنوز خودشان را به طرفداران اثبات ننموده اند. این تیم مثل یک تیم منتخب می ماند.

طرفداران استقلال هم از آینده نگرانند. آنها در صفحات مجازی اعتراض می نمایند و هر وقت هم که فرصت به دست می آورند جلوی در باشگاه می روند و اعتراض می نمایند. حقیقتاً کار در استقلال به نوعی از دست در رفته است.

شخصاً 6 سال است که نمی توانم سرم را مقابل این طرفداران بلند کنم. آنها به من در واتس آپ پیام می دهند، در اینستاگرام هم همین طور. در کوچه و خیابان هم که من را می بینند اعتراض می نمایند و من حرفی برای گفتن ندارم. تعجبم از مدیریت باشگاه استقلال است که چرا روزی که طرفداران جلوی در باشگاه رفتند یک نفر نیامد با آنها حرف بزند. چرا در تاریکی می روند در تاریکی برمی گردند. جلوی این طرفدار باید جوابگو بود اما انگار هیچ انگیزه ای برای این کار وجود ندارد. مدیران باشگاه استقلال رویه نامناسبی را در پیش گرفته اند. حتی یک نشست مطبوعاتی برگزار نمی نمایند که حداقل در مقابل خبرنگاران جوابگو باشند. آنها حتی از خبرنگاران هم دوری می نمایند.

البته این سیاستی است که در سال های اخیر اعمال شده و حتی به خبرنگاران اجازه حضور در تمرین استقلال را هم نمی دهند.

استقلال مثل کره شاقتصادی شده و همه درها را بسته و این خیلی بد است. مدیران استقلال باید با طرفداران رو در رو شوند. با آنها تعامل داشته باشند. حاقل پاسخ شان را بدهند. درهای تمرین هم نباید همواره بسته باشد. این تصمیم دوری می آورد. اجازه بدهند مردم حرف شان را بزنند. از شنیدن حرف مردم نترسند. متأسفانه در سال های اخیر این سیاست به استقلال لطمه زده است. حتی در مقابل ما پیشکسوتان هم همین رویه را دارند. یک نفر پیدا نمی گردد به من مهدی پاشازاده که سال ها برای این تیم زحمت کشیدم و برای استقلال سود آوری ارزی داشتم بگوید مهدی جان یک روز بیا باشگاه یک چای یا قهوه با هم بخوریم. فقط یک بار زمان واعظ آشتیانی این رخ داد که دست شان هم درد نکند اما دیگر خبری از آن نبود. چند سال پیش هم برای ضبط یک فیلم مستند به باشگاه رفتم و قرار بود در اتاقی صحبت کنیم که وضعیت آن اتاق به قدری بد بود که من به آن گروه فیلمبردار گفتم بیایید برویم دفتر دیگری آنجا شرایط بهتر است و حداقل از شما هم پذیرایی می نمایند که خطیر با من تماس گرفت و گفت این کار را نکن، آبرو ریزی می گردد و برگشتیم باشگاه. آن هم از وضعیت آموزشگاه استقلال که هر روز دعوا است و هر شخصی یکطرف را می کشد... (آهی می کشد) چه بگویم از وضعیت استقلال!

در این شرایط می گردد به استقلال و آینده اش در لیگ امیدوار بود؟ آیا استقلال طلسم ناکامی سال های گذشته را می شکند؟

ببینید طرفداران دارند با استقلال زندگی می نمایند. یک نفر زندگی کارگری دارد، یک نفر کارمندی و هر شخصی به نوعی درگیر استقلال است و وقتی این تیم نتیجه نمی گیرد در روح و روانش تأثیر می گذارد. درست است که پولش را بازیکنان می گیرند اما عشق و علاقه است دیگر و تا بوده همین بوده. استقلال یک تیم مردمی است که ریشه در دل ها دارد و به اعتقاد من این نحوه اداره کردن باشگاه صحیح نیست. باید تغییراتی ایجاد گردد چون در این شرایط که تیم چندین بازیکنش را از دست داده و استراماچونی هم آن حرف ها را به زبان آورده نتیجه دریافت خیلی سخت است. نمی دانم شاید اگر معجزه گردد استقلال به آن نتیجه ای که مد نظرش است برسد اما وقتی می بینم پرسپولیس و سپاهان بازیکنان شان را حفظ نموده اند و تراکتورسازی هم ستاره هایش را نگه داشته و از آن سو بازیکنان خوبی هم گرفته نسبت به آینده تیم محبوبم خیلی نگران می شوم. امیدوارم آن اتفاقی که در ذهنم است و پیش بینی اش می کنم برای استقلال رخ ندهد و تیم به آنچه طرفداران می خواهند برسد. امیدوارم فقط خدا یاری مان کند، همین.

dorezamin.com: دور زمین | سفر به دور زمین هیچوقت اینقدر آسون نبوده! تور ارزان، تور لحظه آخری، اروپا، تور تایلند، تور مالزی، تور دبی، تور ترکیه

منبع: ایران ورزشی
انتشار: 2 آذر 1400 بروزرسانی: 2 آذر 1400 گردآورنده: mahsanblog.ir شناسه مطلب: 14598

به "پاشازاده: همین که استراماچونی دیوانه نشده، شانس آورده" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "پاشازاده: همین که استراماچونی دیوانه نشده، شانس آورده"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید